ماهنامه اتاقک

ترانه و موسیقی

ماهنامه اتاقک

ترانه و موسیقی

نقد ترانه قیصر - روزبه بمانی

 .قیصر یک ترانه خاص است ترانه ای که هرچند بدیع نیست و قبلا ترانه سرایانی مثل شاهکار بینش پژوه و ... چنین فضایی را تجربه کرده بودند اما بخاطر نوع نگاه روزبه بمانی ترانه ویژه ای بشمار میرود و برانگیزاننده حس نوستالژی در مخاطب میباشد . تکیه ترانه بر روی قیصر قهرمان همیشه حاضر فیلمهای کیمیایی است و بهمین دلیل تا حدود بسیار زیادی زاییده جهان بینی خالق قیصر میباشد .
جهان بینی مبتنی بر مردانگی و رفاقت ، ایستادگی در برابر زور و البته چاقو
این ترانه همانطور که از اسمش پیداست تقدیم شده است به بهروز وثوقی

ترانه با موزیک متن گوزنها و موزیک معروف آن گنجشکک اشی مشی با صدای زنده یاد فرهاد آغاز میشود و بالطبع کلام آغازین ترانه به این فیلم اشاره دارد در ادامه با موزیک سکانس به یادماندنی فیلم قیصر ادامه می یابد و در انتها دوباره به گوزنها باز میگردد .
هر چند قیصر ، ملودی بسیار دلنشینی دارد اما بدلیل استفاده از دو موسیقی متن با گامهای متفاوت و ... باید گفت تنظیم این اثر بسیار مشکلتر از آهنگسازی آن بوده است و از این بابت باید یک 20 دیگر در کارنامه علیرضا افکاری ثبت کرد .
 
اشاره به فیلمها
 
گوزنها – طوقی -  قیصر – داش آکل – خاک و سوته دلان
 
 متن ترانه و نقد :
 
این روزا گوزنو سر نمی برن
میشکنن شاخشو میفرستن تو باغ
این روزا طاقو نمیریزن سرش
سر گله شونو میکوبن به طاق

ترانه که بظاهر برای بزرگداشت بهروز وثوقی سروده و اجرا شده ، ترانه ای بشدت سیاسی است و کلیه اشارات به نامها در جهت پیشبرد اهداف سیاسی ترانه بکار گرفته شده است .
ترانه  ابتدا همانطور که از موسیقی آهنگ بر میآید به فیلم گوزنها اشاره میکند و با انتقاد از وضعیت سیاسی حاکم ،ضمن قبول این نکته که هر حکومتی با یک شیوه با مخالفان خود برخورد میکند بشدت از رویه حاکم که بجای کشتن و سر بریدن –که انگار به زعم ترانه سرا  مردانه تر بنظر میرسد! – از شاخ شکستن و سر به طاق کوبیدن استفاده مینماید ، انتقاد میکند .
نقدی که بر این قسمت ترانه وارد است تشبیه زندان به باغ است که بسیار نامانوس بنظر میرسد و انگار ترانه سرا برای بکارگیری تعبیر سر به طاق کوبیدن مجبور به استفاده از این کلمه برای قافیه گردیده است ! ضمن اینکه در سه مصرع اول از گوزن(یک گوزن) سخن بمیان آمده است
اما به یکباره در مصرع چهارم در مورد گله ی گوزن (جمع) صحبت میشود که از ایرادات اساسی ترانه است .
 
آخر نمایشا عوض شده
همه نقش همو بازی می کنند
اونایی که چشمشون به قدرته
هم پیاله هاشو راضی می کنند

در بند دوم انتقاد ترانه سرا به سازش و سستی اعتقاد حاکم بر جامعه تعلق میگیرد و علاوه بر این سراینده با زیرکی خاصی به تغییر اجباری پایان فیلم گوزنها در اثر سانسور و ... به گفته کارگردان ، اشاره میکند .
در بیت بعدی هم کلمه قدرت علاوه بر دلالت بر معنی اصلی و مصطلح اشاره دارد به نام کاراکتر اصلی فیلم گوزنها ...
 
نمی دونم اگه برگردیم عقب
دل طوقی واسه کی پر میزنه
اگه فرمونو یه شب دوره کنن
چند تا چاقو پشت قیصر می زنه

در این بند ترانه سرا در بیت اول ضمن اشاره به فیلم طوقی شرایط بد امروز را مورد نقد قرار میدهد که خط اصلی ترانه است و در بیت دوم با اشاره به فیلم قیصر به سکانس چاقو خوردن قیصر در فیلم نقب میزند اما هدف ترانه سرا زننده چاقو (فاعل جمله) کیست ؟! اگر به مصرع قبل برگردیم صحبت از دوره کنندگان فرمون است که در اینصورت میبایست فعل جمله جمع باشد و فعل می زنه فعل مناسبی برای جمله نیست.
این عیب در بند بعدی که بنوعی دارای همان ساختار و فضا میباشد اصلاح شده و کاملا مشخص است که منظور سراینده از کسی که درباره پشت به خنجر کردنش سوال میشود داش آکل است . ضمن اینکه این طرح سوال در ترانه موجب سختی در اجرا گردیده که خواننده با تکیه بر تجربیات فراوان خود به اصطلاح آنرا در آورده است .

نمی دونم اگه برگردیم عقب
داش آکل به عشق کی سر می کنه
اگه رستمو ببینه روی خاک
پشتشو بازم به خنجر می کنه

پای روضه ی خودت گریه نکن
وقتی گریه ننگ مردونگیه
دوره ای که عاقلاش زنجیرین
سوته دل شدن یه دیوونگیه

 بند فوق الذکر یکی از زیباترین بندهای ترانه است که بمانی ضمن رساندن مفهوم به زیبایی به فیلم سوته دلان مرحوم علی حاتمی اشاره میکند که تنها فیلم اشاره شده در ترانه است که کارگردان آن مسعود کیمیایی نیست.
در بند بعدی روزبه بمانی زمان حال را دوره ی غیرت کشی می نامد و اذعان میدارد بخاطر نبود امثال قیصر غیرت نیز معنای خود را از دست داده و اجتماع نتوانسته قهرمان جدیدی را جایگزین نماید.این بند که تیغ نقد سیاسی آن تیزتر از قسمتهای دیگر ترانه است وضعیت حاکم بر اجتماع را به بازارچه آب منگلی ها تشبیه میکند – اشاره به فیلم قیصر و کاراکترهای رحیم و کریم آب منگل که مسببان قتل فرمان برادر قیصر میباشند
– که ظالمان و به تعبیری هیات حاکمه بدون اینکه فرقی بین گناهکار و بی گناه باشد همه ی آنها را از دم تیغ میگذرانند که البته این تعبیر با تعبیر بند اول ترانه سرا که گفته بود این روزا گوزنو سر نمیبرن در تعارض آشکار است.

این روزا دوره ی غیرت کشیه
کی می دونه قیصر این روزا کجاست
بکشی و نکشی می کشنت
این جا بازارچه ی آب منگلیاست

نکته جالبی که در پایان درباره آهنگ قیصر لازم به ذکر است اینست که آهنگ فاقد بخش تکرار است و ترانه بمانند یک داستان شروع و به پایان میرسد و این امر با توجه به مفاهیم زیاد ترانه مخاطب را ترغیب میکند که یکبار دیگر به آن گوش دهد ...



محمدرضا مهرپویا
نظرات 1 + ارسال نظر
رضا شنبه 12 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 15:15

احسنت، بسیار تحلیل جالبی بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد