دستهایتان را بیاورید
اینجاهرروز
اتشی برای گرم شدنتان روشن است
بلوط ها را قطع کنید
ریشه هایشان را در بیاورید
گر می گیرد این اتش
با جیغ هایی که از شادی نیست
می سوزد
می سوزیم
امارها بالا می روند
اما هیچ دستی
یک قطره اب براین اتش نمی ریزد
خدای سرزمین پارسی
آناهیتا ها دراتش کینه می سوزند
ومَردهای شهر
ستون ستون فرومیریزند
اینجا آسمان
روسیاه سوختن زنی است
که فرزندش
هنوزجوانه نزده است
وخورشید
اولین قربانی این سرزمین
هرصبح
دردهایش راآبستن می شود
میثم خورانی
ادمین
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 ساعت 12:36